معرفی کتاب قرار بوده تو شاد باشی «قرار بوده تو شاد باشی» نوشته نیل دونالد والش (-۱۹۴۳)، یک کتاب در حوزه آموزشهای معنوی برای زندگی بهتر و مهارتهای شادزیستی است. این کتاب در ۲۸ فصل میکوشد برخی از نگرانیها و عوامل ایجادکننده ناخشنودی روانی در افراد را بررسی و روش غلبه بر آنها را بیان کند. در بخشی از فصل ۱۷ کتاب با عنوان «نیازی نیست نگران خودت باشی» میخوانیم: این حقیقت ناگفته، ایدهای را که اکثر مردم دربارهی خودشان دارند به چالش عمیق میکشد ـ دیگر چه برسد به ایدهای که دربارهی خدا دارند. همچنین حقیقت ناگفته، نکتهای بنیادی در مورد این سؤال است که چیزها چطور اتفاق میافتد. این حقیقت بیشتر از هر چیز دیگری مربوط به این است که واقعیت چگونه واقعیت میشود. برای درک (دیگر چه برسد به تعلیم) فرآیند آفرینش فردی نیاز داریم که دربارهی خدا زیاد حرف بزنیم. همچنین زیاد حرف زدن با خدا هم میتواند سودمند باشد. من در مناجاتهایم با خدا خیلی این کار را کردم و برخی از چیزهایی که در این فصل میخواهم بگویم در کتابهای قبلیام یافت میشود. اگر یکی یا تعداد بیشتری از آن کتابها را خوانده باشی، چیزی که در ادامه میآید به نظر آشنا میآید. با این حال به من اجازه بده به خاطر کسانی که آن نوشتههای قبلی را نخواندهاند در اینجا برخی از آنها را تکرار کنم. (و توجه داشته باش که مرور این دریافتها ضرری ندارد.) همانطور که تا الآن به بهانههای مختلف گفتهام، بسیاری از بزرگانی که در مورد «قانون جذب» برای دیگران حرف میزنند، به ندرت به کلمهی «خدا» اشاره میکنند. من معتقدم این مسئله به این خاطر است که برخی از این نویسندهها و فیلمسازها احساس میکنند این ایده که خدا منبع انرژی جذب است، آن نکتهی اصلی را که میخواهند بیان کنند میگیرد ـ این نکته که قدرت در درون تو است.