کتاب حاضر، دربردارندة یک داستان کوتاه با نام «بارتلبی محرر» به قلم «هرمان ملویل» سه نقد و شرح بر آن با عنوانهای بارتلبی، یک فرمول/ ژیل دلوز؛ دلوز، بارتلبی و فرمول ادبی/ ژاک رانیسر؛ و بارتلبی، یا در باب حدوث/ جورجوآگامین است. «بارتلبی محرر»، داستان مردی است که در خیابان «وال استریت» دارای یک دفتر ثبت اسناد با عدهای کارمند است و به علت فشار زیاد کار، تصمیم به استخدام شخصی دیگر میگیرد. در همین زمان است که جوانی با نام «بارتلبی» به وی مراجعه کرده و تقاضای استخدام میکند. صاحب دفتر، او را میپذیرد، اما به زودی متوجه رفتارهای غریب و بدون منطق وی میشود. او بارها به بارتلبی تذکر میدهد، اما با سرباز زدنهای جسورانة وی روبهرو میشود. وی پس از مدتی به صورتی اتفاقی متوجه میشود که بارتلبی شبها از محل کار و دفتر وی به عنوان محل سکونت استفاده میکند و در حال برهم ریختن تمام اعتبار دفتر است. سردفتردار بارها از وی درخواست میکند که آنجا را ترک کند. اما هربار با این جمله مواجه میشود که: «ترجیح میدهد این کار را نکنم.»؛ او که سخت مستاصل شده سرانجام محل کار خود را تغییرمیدهد و اندکی بعد از سوی دوستان خویش متوجه میشود که بارتلبی از سوی ساکنان ساختمان پیشین به پلیس معرفی شده و به زندان منتقل گردیده و در آنجا مرده است. تنها پس از مرگ بارتلبی است که مرد دفتردار متوجه میشود این مرد از نوعی افسردگی شدید رنج میبرده است.